انسان شناسی در فلسفه سیاسی متعالیه
نویسندگان
چکیده
معرفت نفس، گام آغازین برای رسیدن به شناختی دقیق از اجتماع و در نهایت، خداوند است. از آن جا که حکمت متعالیه، منظومه ای دقیق و سامانه فکری سنجیده ای می باشد، طبعاً نوع نگرش صدرا به انسان و ویژگی های آن، متأثر از زیرساخت های فلسفی وی است. در این نوشتار که به انسان شناسی در فلسفه سیاسی متعالیه می پردازد، سعی شده تا ضمن تبیین مفاهیم، به این دغدغه اساسی پاسخ داده شود که براساس مبانی نظری انسان شناسی در فلسفه سیاسی متعالیه، انسان دارای چه ویژگی هایی از منظر صدرالمتألهین می باشد. در پاسخ، به این امر پرداخته شده که براساس مبانی نظری انسان شناسی حکمت متعالیه، همانند شناخت، اصالت وجود، تشکیکی بودن آن و پویایی هماره هستی، انسان دارای ویژگی هایی همانند مدنی الطبع بودن، جویندگی و پویندگی کمال، خردورزی، اختیار، نیازمندی به قانون و در کشاکش قدرت و فضیلت است. براساس این بررسی، انسان هر اندازه عالم تر گردد و از شناخت بیشتری برخوردار شود، سعه وجودی بیشتری خواهد یافت و زمینه تشبّه به ذات واجب در او فراهم و هویدا شده و متخلّق به اخلاق الله می گردد.
منابع مشابه
فلسفه انسان شناسی حکمت متعالیه؛ در مقایسه تطبیقی با «انسان یونانی» و «انسان مدرن»
در یک تقریر کلی، تفاوت نحلههای اندیشگانی را میتوان به تفاوت «انسانشناسی» آن نحلهها ارجاع داد؛ یعنی میتوان بنیانهای اندیشه و مواجهات یک عالم فکری با جهان واقع را متعین از طرز تلقی آن اندیشه نسبت به مفهوم «انسان» دانست. لذا یکی از بهترین شیوههای تحلیل برای فهم تفاوتهای نظامهای اندیشگانی، مقایسهی تطبیقی «انسانشناسی» آنها و تعاریفی است که از مفهوم «انسان» بهدست میدهند. در این مقاله سع...
متن کاملانسان شناسی در فلسفة سیاسی متعالیه
معرفت نفس، گام آغازین برای رسیدن به شناختی دقیق از اجتماع و در نهایت، خداوند است. از آن جا که حکمت متعالیه، منظومه ای دقیق و سامانة فکری سنجیده ای می باشد، طبعاً نوع نگرش صدرا به انسان و ویژگی های آن، متأثر از زیرساخت های فلسفی وی است. در این نوشتار که به انسان شناسی در فلسفة سیاسی متعالیه می پردازد، سعی شده تا ضمن تبیین مفاهیم، به این دغدغة اساسی پاسخ داده شود که براساس مبانی نظری انسان شناسی ...
متن کاملانسان شناسی فلسفه سیاسی قدیم
هر منظومه فکری، ناچار از جهان بینی و انسان شناسی است که بر اساس آن احکام خود را در مورد جامعه و سیاست بیان می کند؛ از این رو شناخت اندیشه سیاسی مسلمانان نیز منوط به فهم مبانی کیهان شناختی و انسان بینی آنان است. در این مقاله سعی شده برمحور انسان شناسی، پرتویی بر ساختمان اندیشه سیاسی قدیم مسلمانان افکنده شود. شناخت طبع انسان از لحاظ این که سمت و سوی آن به سوی خوبی ها یابدی هاست، اولین و در عین حا...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
فصلنامه علمی پژوهشی علوم سیاسیجلد ۱۱، شماره شماره چهل و سوم - پاییز ۸۷، صفحات ۱۰۵-۱۳۸
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023